دیدار

سلام به همه دوستان عزیزم

امسال دلم خیلی هوای شلمچه رو کرده بود و آخر به آرزوی خودم رسیدم...

آره - دیروز بود که مشکلم برطرف شد و من بعنوان آخرین نفر ،‌عازم جنوب میشم...

تو این راه دوستام خیلی کمکم کردند و برام دعا کردند....از همه شون تشکر میکنم.....

جالب اینه که به همه دوستام گفتم من نمیام ....و همه مطمان بودن که من دیگه نمیام.....فقط یه دوستام که مسئول بود ،‌میدونه که میخام برم.....با هم صحبت کردیم که به بقیه نگیم تا براشون سوپرایز باشه.....امروز دوستام میگفتن :....بیا....هر طور شده بیا.....اما من لو ندادم....امشب همه باهام خدافظی کردن و روبوسی کردن....تا حالا پیش من بودند و تازه رفتند....ما 3 ساعت دیگه حرکت میکنیم....و من ازین بابت خیلی خوشحالم....مطمانم فردا دوستام منو ببینم....اول شاخ درمیارن و بعد خیلی خوشحال میشن.......

شلمچه دارم میام

یا حق

 



نظرات شما عزیزان:

zahra
ساعت17:09---11 فروردين 1393
مرسی سر زدی
جواب : سلام ممنون


حسین.
ساعت9:38---6 فروردين 1393
سلام. داداش. کجایی تو؟؟؟؟؟

نیستی...دلمون واست تنگ شده....تقویم شمیم یار رو از وبلاگ من داشته باش.....دسکتاپیه....فوق العادست....
جواب : سلام خونه هستم... باشه حتما ممنون


محمد
ساعت20:38---5 فروردين 1393
سلام داداش ارشیا انشاالله هر ساله در کنار شهدا باشی سال نو هم مبارک یه کم دیر شده اومدم پیش تو یادم رفت ببخشید امسال سالی پر برکت و سرشار از شادی و خیر برای خودت و خونواده ی محترمت داشته باشی ازت یه خواهشی دارم دعام کن اگه می تونی به بقیه هم بگو برام دعا کنن یادت نره موفق باشی

التماس دعا
پاسخ جواب : س محمد جان من از خدامه که هرسال برم جنوب... سال نو تو هم مبارک.... برای تو و خانوادت سالی سرشار از موفقیت ارزومندم.... باشه حتما... ممنون که همیشه بهم سر میزنی... ممنون


حسین
ساعت1:08---28 اسفند 1392
سلام. سلام به داداش گل گلاب...صبح اون روز که دیدمت باور کن خیلی خوشحال شدم. حالا که بر گشتیم هنوز لباسامو عوض نکردم و مستقیم اومدم نت....هنوز با همون لباسم....یادته امروز گفتم که یه سری چیزا رو نمی تونم بگم...حالا می گم......شاید باورت نشه اما خیلی اون روز زور زدم که اشکم جاری نشه.....هی نفسش عمیق می کشیدم و هی چشامو خشک می کردم....خلاصه موفق شدم اما کسی چه می دونست تو دلم چی می گذشت.......
امیدوارم تو جنوب و همچنین از این به بعد فراموشم نکنی......همیشه برام دعا کن....دعا کن که شدیدا محتاجم....


آرمیتا
ساعت22:22---24 اسفند 1392
سلام داداشی....الآن که دارم این نظرو میذارم تو خرمشهری .... رفتی شلمچه.... البته اونجا گل بود..... دلم برات تنگ شده.... خیلی خوشحالم .... خیلی.... نمیدونم چجوری باید از خدا و شهدا تشکر کنم.... هنوز باورم نمیشه که میخوام برم....
موفق باشی - یاحق


khal vache
ساعت19:13---23 اسفند 1392
سلام

خوشا به سعادتت


جواب : سلام ممنون


zahra
ساعت11:57---23 اسفند 1392
خوش بگذره
جواب : ممنون


دخترخاله
ساعت10:37---23 اسفند 1392
سلام،خوش به سعادتت که قسمتت شد بری اونجا،امیدوارم یاد و خاطره شهدا ضامن اینده ات باشه،امیرعلی بیدار شد باید برم.
جواب : سلام دخترخاله ممنون..لطف داری.....برو به بچت برس بازم ممنون


فاطر
ساعت2:53---23 اسفند 1392
سلام. وقتی امروز تو مسجد با خوشحالی بقلم کردی شک کردم. واقعا خیلی خوشحال بودی. خیلی خیلی خوشحالم که تو هستی.
جواب : سلام ممنون جانم...واقعا خیلی خوشحال بودم...خیلی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 23 اسفند 1392برچسب:شلمچه ، دوستان ،‌شاخ ،‌خدافظی, | 1:59 | نویسنده : ارشیا |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • حسابدار مجرب